(بْ) [ فر. ] (اِ.) برگرفته از نام جنبشی افراطی در دوران انقلاب فرانسه به رهبری روپسپیر و اعضای «کلوپ ژاکوبن» که هدفهای انقلابی را به هر قیمتی و به دور از هر گونه سازش گری دنبال میکردند. بعدها ...
(ژِ تُ) [ فر. ] (اِ.) مهره فلزی یا پلاستیکی و غیره که در بعضی از مؤسسات به جای پول به کار میرود.
(ژَ) (اِ.) ناله، آواز حزین.
(ژِ) (اِ.) صمغ، چیزی چسبنده که از ساق درخت برآید.
(ژِ س) [ فر. ] (اِ.)
۱- نوعی پارچه نایلونی نازک.
۲- نیم تنه بافته از نخ.
(ژَ) (ص.)
۱- گود، عمیق.
۲- دور، دراز.
(~. اَ) (ص فا.)
۱- آن که به صورت جدی و دقیق میاندیشد.
۲- آن که عادت به فعالیت فکری پی گیر و جدی دارد.
(~.) (ص فا.) آن که به مسایل به دقت مینگرد.
(~.) (اِ.) عمق.
(ژِ مَ) [ فر. ] (اِ.) نژاد مردم آلمان یا هر یک از مردم آن.
(ژُ ژِ) [ فر. ] (اِ.) نوعی پارچه کرپ نازک و ریزبافت با سطح زبر.
(ژِ) [ فر. ] (اِ.) وضع، رفتار و حرکات شخص.
(ژَ) (اِ.) = ژخار. زغار: سختی. مق سستی.
(~.) (اِ.) آواز بلند، فریاد سهمناک.
(~.) (اِ.) ناف حیوانات.
(~.) (اِ.) سُرخاب، غازه.
(ژَ رَ یا رِ) (اِ.) = ژغاله: نان ارزن.
(~.) (اِ.) فریاد، فغان.
(ژَ غَ) (اِ.) غرش جانوران درنده هنگام شکار.
(~.) (اِ.) سختی، محکمی.