[ انگ. ] (اِ.) نوعی بستنی یخی.
[ ع. ] (اِ.) جِ الف ؛ هزارها، هزاران.
(لِ) (اِ.) لاله سرخ، شقایق.
[ ع. ] (اِ.) جِ الم ؛ دردها، رنجها.
(مُ) [ فر. ] (ق.) باب روز، مد روز.
(اِ.)
۱- شعله آتش.
۲- آتش شعله دار.
(وِ) (اِ.)
۱- شعله آتش، زبانه آتش.
۲- جایی که در آن آتش روشن کنند.
(پَ لَ) (ص.) (عا.) دارای لکههای سیاه و سفید و خالهای بزرگ مانند پوست پلنگ.
[ تر. ] (اِ.)۱ - نوعی خیمه که از پارچه -های ضخیم درست میکنند.
۲- سایبانی که میان باغ یا صحرا از شاخههای درخت و چوب سازند. آلاجق و آلاچق نیز گویند.
(کُ لَ) (اِمر.) دو چوب بر هم نهاده متقاطع که دو کس بر دو سر چوب بالایی نشینند و به نوبت به زیر و بالا شوند.
(سُ) [ فر. ] (ص.)اصطلاحی برای موی خانمها به سبک موی پسران و مردان.
(یِ) (اِمص.)
۱- آلودگی.
۲- ناپاکی.
(دَ) (مص م.) آلودن.
(اِمر.) = آلوبالو: درختی از جنس بادامیها، از تیره گل سرخیان، میوه آن شبیه گیلاس و مزه آن ترش است.
(دَ) (مص ل.) مجازاً صفتی برای چشم وقتی که نگاه میکند، ولی نمیبیند. حالتی برای چشم شخصی که مواد نشئه زا مصرف کرده.
(بُ) [ فر. ] (اِ.) مجموعهای از عکس، تصویر، تمبر، نمونه پارچه، صفحه، نوار موسیقی و غیره، جُنگ (فره).
[ فر. ] (اِ.) مادهای است اندک نمکین که در نباتات و حیوانات وجود دارد و بخش اعظم سفیده تخم مرغ و سرم خون از آن تشکیل میشود.
(لَ) [ ع. ] (اِ.)
۱- ابزار، وسیله.
۲- سبب، مایه.
۳- عضو، اندام.
۴- زین و برگ (اسب).
۵- آلت تناسلی زن و مرد.
(تِ) [ فر. ] (اِ.) شق یا راه حل دوم به جای شق یا راه حل اولیه، علی البدل، گزینه.
[ تر - مغ. ] (اِ.) = التون: زر، طلا، نامی از نامهای زنان و کنیزکان ترک.