[ فر. ] (اِ.) یکی از ترکیبات آلومینیوم که در طبیعت به صورت بلورین موجود است.
(یُ) [ فر. ] (اِ.) فلزی سفید و سبک است که به خوبی ورق ورق میشود. از فلزات فسادناپذیر است و علامت اختصاری آن AL میباشد.
(نَ) (اِ.) (عا.) خانه کوچک.
(اِمصغ.) نوع کوچکتر گوجه سبز که از آن ترش تر است.
(پَ)(ص.)(عا.) نک الپر. زرنگ، شیطان، متقلب.
(لْ لُ) [ فر. ] (اِ.) آلکالوییدها، قلیاییاتها، شبه قلیاها، مواد آبی ازت داری هستند که در نباتات و حیوانات وجود دارند و همه آنها جامدند (به استثنای نیکوتین که در تنباکو موجود و مایع است.) اغلب در آب غیرمحلول ...
(لِّ گْ رُ) [ فر. ] (ق.) تند و سبک، شدید و بانشاط.
(نِ) (اِمر.) سُرخاب، گلگونه، ماده سرخ رنگی که زنان به گونه خود مالند. آلغونه نیز گویند.
[ ع. ] (ص نسب.)
۱- منسوب به آلت ؛ هر جسمی که دارای آلات متعدد باشد مانند حیوانات و نباتات.
۲- مبحثی در شیمی که به بحث درباره کربن و ترکیبات آن میپردازد.
(ص نسب.)۱ - سرخی.۲ - سرخی نیم رنگ.
[ فر. ] (اِ.) جسمی که از ترکیب دو یا چند فلز به وسیله ذوب کردن، به دست میآید تا مقاومت آنها بیشتر گردد.
[ فر. ] (اِ.) خط کشی مدرج، دارای آلتی برای رویت و آن برای اندازه گیری زوایا به کار میرود، ذوعضادتین.
(اِ.)
۱- جفتک، جفته، لگد.
۲- جَست و خیز.
۳- رم، رمیدن.
(دَ) (مص ل.) جفتک زدن، لگد انداختن. آلیزدن هم گویند.
(تُ) [ انگ. ] (اِ.) نوعی نهنگ آمریکایی که طول آن به ۴ تا ۵ متر میرسد.
(تُ) [ فر. ] (ص. اِ.) کسی که کاری را صرفاً از روی علاقه و میل و نه برای کسب درآمد انجام دهد، غیرحرفهای (فره).
(اِ.)
۱- تلی از خاک که نشانه تیر را بر روی آن قرار دهند.
۲- نشان، نشانه، هدف.
(اِمر.)
۱- نشانه گاه.
۲- میدانی که نشانه را درآن قرار دهند برای تمرین تیراندازی.
(دِ) (ص.) حاضر، مهیّا.
(دِ)
۱- (حامص.) آماده بودن.
۲- (اِ.) تهیه، بسیج، استعداد.