(غَ یا غُ) (اِ.)
۱- جایی برای گوسفندان و گاوان.
۲- لانه مرغ خانگی.
۳- لانه زنبور.
(غَ دَ) (مص م.) آکندن.
(غَ دِ) (اِ.)
۱- گلوله پنبه، پنبه گلوله کرده برای ریسیدن.
۲- نوعی از عنکبوت زهردار، رتیلا، رتیل.
(اِ.)اولین شیری که یک ماده به نوزادش دهد؛ ماک، شیر ماک.
(اِ.) میان دو دست فراهم آورده، بغل. ؛ به ~کشیدن به خود چسباندن کسی یا چیزی را.
(دَ) (مص م.) در بغل گرفتن، در بر کشیدن.
(اِ.) زاغه.
(غُ) (اِ.) آغوش، بغل.
(چِ) (اِ.) پول کوچک.
(اِ.) = آغول: نگریستن از گوشه چشم از روی خشم.
(اِ.) مهر، خورشید.
[ ع. ] (اِ.) جِ آفت ؛ آفتها، آسیبها.
[ ع. ] (اِ.) جِ افق.
۱- کرانههای آسمان، دشت.
۲- عالم، جهان.
[ ع - فا. ] (ص نسب.)منسوب به آفاق ؛ بیرونی، خارجی.
(فَ) (اِ.) آسیب، بلا.
[ په. ] (اِ.)
۱- خورشید، شمس، مهر.
۲- نور خورشید، شعاع شمس. ؛ ~از سر دیوار گذشتن
۱- نزدیک شدن غروب.
۲- (کن.) پایان عمر. ؛ ~به گل اندودن (کن.) سعی بیهوده برای پنهان کردن امری آشکار. ؛ ...
(تُ نُ) (اِمر.) هنگام طلوع آفتاب.
(زَ دَ)(مص ل.) طلوع کردن آفتاب.
(زَ دِ) (ص مر.) آن که از گرمای آفتاب بیمار شده باشد.
(زَ) (اِمر.)
۱- نزدیک غروب.
۲- پایان عمر، نزدیک مرگ.